مقدمه: ۱۳ اسفند ماه ۱۴۰۰ تاریخی است که من به عنوان یکی از هواداران دو آتیشه فیلم های بتمن برای رسیدنش لحظه شماری میکنم، چرا که در این تاریخ است که بعد از چیزی حدود ۱۰ سال ما هواداران شوالیه شنل پوش گاتهام، یک بار دیگر شاهد اکران فیلم اختصاصی بتمن خواهیم بود. این بار بر روی صندلی کارگردانی فیلم اختصاصی بتمن، کارگردان نام آشنای این روز های دنیای هالیوود یعنی مت ریور نشسته است و قرعه فال به تن کردن شنل شوالیه تاریکی هم به نام رابرت پتینسون افتاده است. اینکه چرا فیلم بتمن مت ریوز یکی از مهم ترین فیلم های امسال خواهد بود را قبل تر در یک مطلب مجزا توضیح دادم و اگر آن را نخوانده اید پیشنهاد میکنم که حتماً در اسرع وقت آن مقاله را هم مطالعه نمایید. اما... حالا که به سرعت به اکران فیلم سینمایی بتمن مت ریوز نزدیک میشویم تصمیم گرفتم تا این فرصت را غنیمت بشمارم و بعد از سال ها به سراغ یکی از بهترین سه گانه های تاریخ سینما و همچنین بهترین سری فیلم های بتمن تا به امروز بروم و آنها را یکی پس از دیگری نقد کنم. بله، درست حدس زدید، منظورم سه گانه بی نظیر کریستوفر نولان است. اینکه سه گانه بتمن نولان چقدر در زمان خودش بر روی بدنه دنیای فیلم های ابرقهرمانی و همچنین دنیای هالیوود تاثیر گذاشت به هیچ وجه قابل انکار نیست، همچنین فیلم های سه گانه بتمن نولان به قدری روی تصویر بتمن در دنیای سینما تاثیر خودشان را گذاشتند که حتی بعد تر بازیگران بزرگی مثل بن افلک هم نتوانستند انتظار طرفداران شوالیه تاریکی را برآورده کنند، و قطعاً سه گانه نولان برای مت ریوز در جایگاه کارگردان و رابرت پتینسون در جایگاه بازیگر هم چالش بزرگی خواهد بود، در حقیقت آنها باید بتوانند به هر نحوی که شده از سد این سه گانه عظیم عبور کنند تا بتوانند نظر طرفداران سخت گیر بتمن را جلب کنند. حتی تهیه کننده فیلم جدید بتمن آقای دیلن کلارک هم خطاب به شخص کریستوفر نولان گفته است: "میخواهیم بهترین بتمن تاریخ را بسازیم و تو را پشت سر بگذاریم!"، پس غیر منطقی نیست تا تصور کنیم قطعاً مت ریوز الهاماتی از سه گانه خارق العاده نولان گرفته است و بتمن جدید مت ریوز قطعاً چاشنی هایی از بتمن قدیم نولان در خودش خواهد داشت، و چه خوب که من به این بهانه هم که شده بعد از سال ها توانستم دوباره به تماشای بتمن های نولان بنشینم و آنها را زیر ذره بین ببرم. چیزی که شما در حال خواندنش هستید اولین قسمت از سری مقالات نقد و بررسی سه قسمتی من از سه گانه کریستوفر نولان است، و در این قسمت من امیرعلی آصفی به سراغ اولین فیلم از سه گانه کریستوفر نولان یعنی فیلم "بتمن آغاز میکند" رفته ام، با من همراه باشید...
خب، فیلم بتمن آغاز میکند را میتوان به نوعی مهم ترین فیلم سه گانه نولان دانست، زیرا در این فیلم است که او به اصطلاح "کلنگ" دنیای سه گانه اش برای بتمن را میزند و حقیقتاً که این کار را استادانه انجام میدهد. این فیلم بعد از سال ها هجویاتی که با برچسب فیلم های بتمن به بینندگان تحمیل شده بودند را از یاد ها پاک کرد و در حقیقت روح تازه ای را درون کالبد بتمن در دنیای سینما دمید، در حقیقت نولان با بتمن آغاز میکند کاری کرد که سینمای ابرقهرمانی برای اولین بار بر سر زبان ها افتاد، اتفاقی بزرگ در سال ۲۰۰۵، خیلی قبل تر از آنکه مارول حتی اولین فیلم دنیای سینمایی اش را هم بسازد. اما چرا به این شروع لقب استادانه را میدهم؟ زیرا کریستوفر نولان در همین فیلم اول به خوبی شالوده ذاتی داستان های بتمن را درک میکند و از کمیک های برجسته ای همچون "بتمن: هالووین طولانی" و "بتمن: سال اول" برای ترسیم فضای تاریک فیلمش استفاده میکند، در روند فیلم نامه اش به بهترین شکل از داستان های نویسندگان بزرگی همچون آلن مور و فرانک میلر تاثیر میگیرد، و در حقیقت نشان میدهد که فقط با پایبند بودن به ذات کمیک بوکی شخصیتی همچون بتمن این توانایی را دارد تا بینندگان را بر روی صندلی های سینما میخکوب کند. نولان در بتمن آغاز میکند به بهترین شکل تیم بازیگری اش را انتخاب میکند و بازیگران در این فیلم به حدی کارشان را بی نقص انجام میدهند و به اصطلاح نقش هایشان را "مال خود" میکنند که بعد از اتمام فیلم تصور کردن هر یک از آنها در نقش های دیگر کار دشواری به نظر میآید. از انتخاب هوشمندانه کریستین بیل در نقش بروس وین/بتمن گرفته تا مایکل کین در نقش خدمتکار باوفای خاندان وین یعنی آلفرد، از بازی بی نقص مورگان فری من در نقش لوسیوس فاکس گرفته تا نقش آفرینی خیره کننده گری الدمن در نقش ستوان گوردون، قطعاً نمیتوان از بازی های مجذوب کننده بتمن آغاز میکند صحبت کرد اما حرفی از لیام نیسون در نقش راس الگول و همچنین کیلیان مورفی در نقش دکتر جاناتان کرین نزد. در حقیقت میتوان گفت که انتخاب بازیگر نولان از همین فیلم اول عالی و بدون نقص است، البته بجز خانم کتی هولمز در نقش ریچل که بازی ای متوسط و بی روح ارائه میدهد و نولان هم ناچاراً در فیلم های بعدی او را جایگزین میکند.
یکی از مهم ترین مشخصه های فیلم بتمن آغار میکند و در کل سه گانه نولان حذف وجه فانتزی بتمن است، در حقیقت نولان در بتمن آغاز میکند برای اولین بار به بینندگان بتمنی رئالیستیک تر ارائه میدهد. در ابتدا که خبر حذف وجه فانتزی بتمن به گوش طرفداران رسید بین آنها دودستگی بوجود آمد، دسته اول کسانی بودند که معتقد بودند بتمن نولان اصلاً بتمن نیست و بتمن آغاز میکند حتی ارزش نگاه کردن را هم نخواهد داشت، و دسته دوم کسانی بودند که با بتمن رئالیستیک نولان کنار آمده بودند و در هر حال برای بازگرداندن شخصیت محبوبشان به دنیای سینما بدست نولان از وی ممنون بودند. اما بعد از اکران بتمن آغاز میکند اوضاع فرق کرد... چه هوادارانی که به فیلم بد بین بودند و چه آنهایی که برای دیدن آن مشتاق بودند به حدی از فیلم خوششان آمده بود که فیلم در همان سال اکرانش توانست به لیست ۲۵۰ فیلم برتر هواداران راه بیابد.فیلم از همه جهت رئالیستیک بودنش را به نفع خودش استفاده میکند، از صحنه های با جلوه های ویژه اندک و بدلکاری های سنگین که فیلم را به یک اکشن باور پذیر تبدیل میکنند گرفته تا تمامی عناصر و اتفاقات فیلم که سعی شده برای هر یک از آنها یک دلیل علمی و منطقی ارائه بشود. فیلم بتمن آغاز میکند در حقیقت پنجمین فیلم اقتباس شده از شخصیت بتمن به حساب میآید، داستان فیلم هم درست مانند موارد عجیب دیگر این فیلم صاف ساده آغاز نمیشود و ما در اولین صحنه از فیلم شاهد بروس وین جوانی هستیم که در یک زندان کوهستانی در تبت دوران محکومیتش را سپری میکند و کمی بعد تر با زندانی های زورگوی زندان وارد نزاع میشود، در حقیقت نولان از همان سکانس های ابتدایی قصد دارد تا به ما ذات حقیقی شخصیت بروس وین فیلم هایش را نشان بدهد، نولان قصد دارد تا به بیننده بفهماند نقاب بتمن و یا شهر گاتهام روی جوهره اصلی شخصیت بروس وین هیچ تاثیری ندارد و بروس وین فیلم هایش حتی در یک زندان دور افتاده هم کار درست را انجام میدهد. در ادامه فیلم ناگهان سر و کله شخصي به نام دو كارد پیدا میشود به بروس میگوید ضمينه آزادي او را فراهم مي كند. دوكارد از او مي خواهد به گروهي به نام انجمن سايه ها بپوندد بروس مي پذيرد و تمرينات سختي را شروع مي كند، او اين تمرينات را با موفقيت تمام مي كند و به انجمن مي پيوندد. در همين بین بروس ميگوید كه در كودكي پدر مادرش بوسيله دزدي كشته شده اند و در همین زمان است که بیننده تازه به درون اتفاقاتی که باعث شکل گرفتن بروس وین امروزی شده است قدم میگذارد. بروس که حالا تبديل به یک جنگجوی ماهر شده است، پس از اينكه دوکارد از او ميخواهد يك فرد بي گناه را بكشد تمرد مي كند و از گروه خارج مي شود، و اینگونه دوكارد و انجمن را با خودش دشمن مي كند. او به گاتهام شهر خودش باز ميگردد و بر عليه جرم و جنايتی كه تمام شهر را فرا گرفته است به مبارزه بر مي خيزد و اينجاست كه نولان در ذهن بیننده شخصيت بتمن را مي سازد. فيلم پاسخ دهنده بسياري از سوالاتی است كه در فيلمهاي قبل بتمن بي پاسخ مانده بودند و به کمک فیلمنامه بسیار قوی اش به همه آن سوالات پاسخ میدهد. یکی دیگر از مهم ترین مواردی که فیلمنامه بتمن آغاز میکند را به یک فیلمنامه بی نقص تبدیل میکند این است که فیلمنامه داستان تبدیل شدن بروس وین به بتمن را از همان ابتدا شروع میکند و در شکل دادن شخصیت قهرمان قصه از مهم ترین ضربه روحی او یعنی مرگ والدینش استفاده میکند. نولان به ملموس ترین شکل صحنه تیر خوردن و کشته شدن والدین بروس در یکی از کوچه های تنگ و تاریک گاتهام را به تصویر میکشد و به این ترتیب مقدمات سفری بلند و ناآشنا برای بروس وین شكل می گیرد.
با اینکه موضوع "تبدیل شدن به یک قهرمان" هسته اصلی فیلم بتمن آغاز میکند است، اما نولان از ابتدای فیلم بهترین کارتش را بازی نمیکند و همانطور که در خود فیلم هم میبینید تقریباً در یک ساعت ابتدایی فیلم ما هیچ اثری از بتمن نمیبینیم، این به این معنی است که دغدغه اصلی فیلم ساز فقط نشان دادن یک قهرمان "خفن و باحال" نیست و نولان روی نکته به مراتب مهم تری تمرکز دارد، در حقیقت نولان قصد ندارد تا به مخاطب "تبدیل شدن بروس وین به بتمن" را نشان بدهد، بلکه قصد دارد "مسیر تبدیل شدن بروس وین به بتمن" را به تصویر بکشد. این نشان دادن مسیر همان چیزی است که تمام فیلم های قبلی بتمن از آن بی بهره بودند، در تمام فیلم های قبلی بتمن ما از همان ابتدا با یک بتمن پوچ و بی معنی روبرو میشدیم و هیچ اثری از عقبه داستانی در داستان فیلم نمیدیدیم. اما هر چقدر هم که از داستان بتمن آغاز میکند تعریف و تمجید کنیم باز هم مهم ترین دلیل موفقیت این فیلم از نظر من نقش آفرینی بی نقص کریستین بیل در نقش بروس وین/بتمن است که به معنای واقعی کلمه در آمده است. بیل توانسته تا به خوبی در شخصیت چند لایه ای که فیلمنامه برای بروس وین ترسیم کرده است حل بشود و ما در هر وجه از شخصیت بروس وین در بتمن آغاز میکند شاهد نقش آفرینی استادانه او هستیم، از صحنه هایی که ما در آنها به فهمیدن عمق شخصیت بروس وین نیاز داریم گرفته تا صحنه هایی که تنها چیزی که لازم است ببینیم یک میلیونر خوش گذران است و بس، کریستین بیل بهترین بروس وین/بتمن تاریخ سینما را به نمایش میگذارد. آخرین نکته ای که میخواهم به آن اشاره کنم نمادگرایی هایی است که نولان در بتمن آغاز میکند به خوبی از آنها استفاده میکند. نمادگرایی یک مفهوم یا فلسفه است. بشر از ابتدای شکلگیری تمدنها و آغاز شاعری تمایل داشته حرفهایش را در قالب نمادها و نشانهها به زبان آورد و اشیای دور و برش را تجسم مفاهیمی عمیقتر از آنچه به چشم میآید، نشان دهد. برای مثال، به صحنه ابتدایی فیلم دقت کنید، منظورم صحنه سقوط بروس وین به درون گودال در زمان کودکی اش است، در آن صحنه بروس وین جوان در حالی که قصد بازی و ارتباط برقرار کردن با ریچل را دارد دچار این حادثه ناگوار میشود و همین موضوع باعث ریشه یافتن یک ترس بزرگ درون شخصیت بروس میشود، ترس از خفاش ها، ترسی که بعد تر طی یک پیچش جالب در داستان فیلم منجر به کشته شدن والدینش هم میشود و باعث میشود بروس جوان دچار یک احساس گناه ابدی بشود. یا برای مثال صحنه دیگری که به شخصه خیلی دوستش دارم، صحنه ای که بروس وین تنها بعد از مرگ والدینش را نشان میدهد و کت پدر بروس بر روی شانه هایش است و ستوان گوردون از او میپرسد "این مال پدرته؟"، البته که این کت گشاد نمیتواند برای خود بروس باشد و به همین دلیل است که این کت بزرگ مانند یک شنل بر روی دوش کودک تنهای قصه ما قرار گرفته است، در حقیقت نولان در این صحنه قصد دارد تا به کمک نمادگرایی داستان تازه ای درباره یکی از اولین المان های لباس بتمن یعنی شنل او تعریف کند، در حقیقت میتوان گفت شنل بتمن به نوعی یک یادآوری از خاطره مرگ پدرش است، میتوان از این صحنه اینگونه برداشت کرد که شنل بتمن نقش یک آغوش محافظت کننده پدرانه را برای بروس وین بازی میکند، آغوش محافظت کننده ای که بتمن سعی میکند آن را به گاتهام هم القا کند.
حرف آخر: فیلم بتمن آغاز میکند را شاید بتوان اولین فیلم کمیک بوکی ای دانست که از همان ابتدای کار روی پای خودش می ایستد و بجای اینکه به یک فیلم اقتباس شده از روی یک شخصیت کمیک بوکی تبدیل بشود، داستان خاص خودش را روایت میکند. فیلم به بهترین شکل به مخاطبش روند تبدیل شدن بروس وین به بتمن و سفر مهیج او از سمت تاریکی به سوی روشنایی را نشان میدهد، بتمن آغاز میکند به بهترین شکل نشان میدهد که رئالیزه کردن یک شخصیت کمیک بوکی اگر درست انجام بشود به چه دستاورد بزرگی ختم خواهد شد و در حقیقت نولان نشان میدهد که ورژن خودش از بتمن توانایی رقابت با نسخه های کمیک بوکی اش را هم دارد. و در آخر باید بگویم مهم ترین حرف نولان در فیلم بتمن آغاز میکند همان چیزی است که به دفعات در صحنه ها و دیالوگ های فیلمش آن را تکرار میکند، برخاستن از یک شخصیت و روح به لجن کشیده شده و تبدیل شدن به یک قهرمان. بهترین جملات برای خاتمه دادن به این نقد جملاتی هستند که آلفرد پیرو همین پیام اصلی فیلم به بروس میگوید:
"ما برای چی زمین میخوریم، قربان؟
برای اینکه یاد بگیریم چطور دوباره بلند بشیم."
امتیاز: 9 از 10
نویسنده: امیرعلی آصفی
برای ثبت نظر ابتدا به سایت وارد شوید!