مقدمه: مدتی است که از اتمام پخش فصل اول سریال شکست ناپذیر (Invincible) از شبکه آمازون پرایم گذشته است، اما با این وجود طرفداران دنیای کمیک همچنان در حال بحث و گفتگو درباره ی این انیمیشن هستند، انیمیشنی که در همین ابتدای مطلب میتوان ادعا کرد، کیفیت آثار کمیک بوکی در دنیای انیمیشن را چندین و چند پله بالا برد و نشان داد که می توان از یک داستان مصور اثری در حد و اندازه ی سریال های بزرگ ساخت. سریالی خوش ساخت که از روی کمیک های داستانی شخصیت شکست ناپذیر نوشته رابرت کرکمن (خالق کمیک های مردگان متحرک) اقتباس شده است، اما در این سریال این اقتباس ها دستخوش تغییراتی هم شده اند و عناصری در سریال وجود دارند که با منبع اقتباس شان، یعنی کمیک اصلی تفاوت دارند. ما امروز در کمیک فارسی قصد داریم تا این سریال را با کمیک های اصلی مقایسه کنیم و ۱۰ تفاوت عمده این سریال را با کمیک های اصلی شخصیت شکست ناپذیر برای شما توضیح بدهیم...
1- تغییر نژاد و جنسیت شخصیت ها
در سریال شکست ناپذیر تغییرات متعددی روی نژاد و جنسیت شخصیت ها اعمال شده که این تغییرات دامن گیر خود مارک گریسون/شکست ناپذیر هم شده و در سریال مادر مارک ریشه ای آسیایی دارد، یکی از تغییرات اساسی دیگر سریال، تغییرات شخصیت "امبر" دوست دختر و معشوق شکست ناپذیر است. امبر سریال شکست ناپذیر هیچ شباهتی به نسخه ی کمیکی اش ندارد و در سریال ما شاهد یک امبر سیاه پوست هستیم! از تغییرات دیگر سریال شکست ناپذیر می توان به تغییر جنسیت بعضی از اعضای تیم Guardians Of The Globe اشاره کرد، برای مثال جنسیت شخصیت های Green Ghost و یا Shrinking Ray به کلی در سریال تغییر کرده است، رابرت کرکمن دلیل این تغییرات اعمال شده در سریال را "گسترش دامنه ی مخاطبان سریال" اعلام کرده است.
2- ویلیام همجنس گرا
زندگی به عنوان یک ابرقهرمان ممکن است برای هر قهرمانی سخت باشد و به همین دلیل هر قهرمانی به یک دوست صمیمی احتیاج دارد، مارک گریسون هم همیشه دوستش ویلیام را در کنارش دارد تا به او تکیه کند، اما در سریال شکست ناپذیر از همان قسمت اول ویلیام به عنوان یک پسر همجنس گرا معرفی می شود و سریال پیچش خاصی برای علاقمندی ها او در نظر گرفته نمی شود. اما در کمیک های شکست ناپذیر اوضاع فرق دارد و همجنس گرا بودن ویلیام نهایتاً در شماره ی 80 کمیک ها فاش می شود! جالب است بدانید در کمیک های شکست ناپذیر ویلیام و اتم ایو مدتی با یکدیگر در یک رابطه ی عاشقانه بودند، ولی سر انجام این رابطه کوتاه بود و عمر چندانی نداشت. سرانجام سرنوشت ویلیام در سریال شکست ناپذیر و کمیک ها مثل هم بود و او به شخصیت Rick Sheridan علاقه مند شد، ویلیام و ریک به عنوان دو دوست با هم آشنا شدند درست مانند سریال. اما در سریال زمانی که ریگ گروگان گرفته شده بود کاملاً مشخص بود که ویلیام ریک را چیزی بیشتر از یک دوست میداند...
3- معرفی تین تیم “Teen Team”
یکی از مهم ترین متحدان شکست ناپذیر در داستان های وی اعضای Teen Team هستند، Atom Eve, Dupli-Kate, Rex Splode, Robot هر موقع که شکست ناپذیر به کمک احتیاج داشته باشد آماده اند تا در کنار مارک شانه به شانه مبارزه کنند. اما نحوه ی آشنایی شکست ناپذیر با گروه Teen Team در کمیک ها با سریال فرق میکند. در کمیک های شکست ناپذیر، مارک زمانی که مشغول مبارزه با دوقلو های Mauler است با اعضای Teen Team ملاقات می کند اما در سریال شکست ناپذیر وی در نبردی بزرگتر علیه بیگانگان Flaxan با اعضای Teen Team ملاقات می کند و به کمک آنها از حمله ی فضایی ها به زمین جلوگیری میکند. اما در واقع این موضوع درک قدرت های هر یک از اعضای این گروه را برای بینندگان آسان تر می کند و در واقع معرفی بهتری نسبت به داستان های کمیک های شکست ناپذیر ارائه می دهد.
4- شخصیت پردازی امبر “Amber”
تغییر رنگ پوست امبر تنها تغییراتی نیست که بر روی شخصیت امبر اعمال شده، حضور زودتر او در داستان سریال نسبت به داستان کمیک های اصلی و همچنین شخصیت پردازی بهتر شخصیت وی نسبت به کمیک های اصلی همه و همه تغییراتی بوده اند که در سریال دامن گیر شخصیت امبر شده اند و به ملموس تر کردن شخصیت وی کمک شایانی کرده اند. در واقع تنها نقش مهمی که شخصیت امبر در کمیک های شکست ناپذیر ایفا می کند ایجاد کردن یک مثلت عشقی میان خودش، مارک و ایو است. اما در سریال شخصیت امبر تنها از یک نفر سوم بودن در یک مثلث عاشقانه فرا تر می رود و شخصیتی مهربان و حساس دارد. اما حساسیت شخصیت امبر در سریال به مذاق بسیاری از طرفداران خوش نیامده است، برای مثال در کمیک های اصلی زمانی که شکست ناپذیر هویت مخفی اش را برای امبر فاش کرد، امبر ما ملایمت و حس حمایت این موضوع را پذیرفت اما در سریال وقتی مارک هویت مخفی اش را برای امبر برملا کرد، امبر او را به دروغگویی متهم کرد و مارک را ترک کرد.
5- داستان پیدایش تایتان “Titan”
صداپیشگی Mahershala Ali به اندازه ی کافی شخصیت تایتان را در سریال شکست ناپذیر جذاب کرده ولی تغییراتی که در داستان پیدایش وی نیز اعمال شده در این جذابیت بی تاثیر نبوده است. در کمیک ها تایتان در واقع یک خلافکار معمولی است که می خواهد بجای رئیسش Machine Head را بنشیند و جرم جنایت را رهبری کنید، اما در سریال تایتان یک خانواده دارد که به آنها بسیار اهمیت میدهد و بخاطر آسودگی آنها است که می خواهد جرم و جنایت شهر را در دست بگیرد. در واقع نویسندگان سریال با همین تغییر جزئی و دادن یک خانواده به شخصیت تایتان، باعث ملموس تر شدن این شخصیت و دادن ابعاد احساسی و خانواده دوستی به وی شده اند، مکالمات تایتان با دختر کوچکش در سریال جدا از منتقل کردن حس پدرانه ی تایتان به مخاطب باعث جذاب تر شدن شخصیت او نیز می شود. نقش تایتان در سریال مهم تر از نقش وی در کمیک های شکست ناپذیر است چرا که با داستانی که از تایتان برای بینندگان طی فصل اول روایت می شود می توان مطمئن بود که تایتان نقش مهمی در فصل دوم شکست ناپذیر ایفا خواهد کرد، اما تایتان در کمیک های شکست ناپذیر نقش آنچنانی در داستان ایفا نمی کرد.
6- مبارزه سیسیل “Cecil” علیه آمنی من “Omni-Man”
در کمیک های شکست ناپذیر وقتی که سرانجام آمنی من چهره واقعی اش را به دنیا نشان می دهد همه شوکه می شوند و هیچ کس آمادکی مقابله با او را ندارد، اما در سریال داستان فرق می کند. نیروی وزارت دفاع آمریکا یعنی سیسیل استدمن آمنی من را مدت ها قبل از اینکه چهره ی واقعی اش را نشان بدهد زیر نظر می گیرد و زمانی که آمنی من چهره ی واقعی اش را نشان میدهد و مشغول کار های شیطانی اش می شود از تمام حقه هایش استفاده میکند تا با او مقابله کند. حقه هایی مثل استفاده از سرباز های نامرئی، ربات های قاتل، سیستم تلپورت هوشمند و همچنین یک روبات غول آسای نابودگر! در واقع در سریال شکست ناپذیر سیسیل نقش پر رنگ تری را نسبت به کمیک ها ایفا میکند و به خوبی حس مبارزه کردنش با یک دوست قدیمی را به بیننده القا میکند.
7- قتل عام گروه محافظان زمین “The Guardians Of The Globe”
در دنیای سریال شکست ناپذیر بسیاری از اتفاقات مهم کمیک های شکست ناپذیر در زمانی زود تر رخ می دهند، از جمله قتل عام گروه محافظان زمین توسط آمنی من! در کمیک های شکست ناپذیر از قسمت اول به گروه محافظان زمین اشاره می شود اما آنها رسماً در شماره ی هفت کمیک های شکست ناپذیر به خوانندگان معرفی می شوند و دقیقاً در همان شماره بدست آمنی من قتل عام می شوند، اما در سریال این اتفاق در انتهای قسمت اول می افتد و محافظان هم با آمنی من مبارزه میکنند. مبارزه کردن محافظان با آمنی من اکشن این اتفاق را به شدت زیاد تر و دلهره آور تر میکند، خوشبختانه در ابتدای قسمت اول مخاطبان شاهد همکاری کردن آمنی من با گروه محافظان هستند و مقداری رابطه ی دوستانه ی آنها را حس میکنند تا در نهایت در صحنه ی آخر حس خیانت آمنی به محافظان کمی هم که شده به آنها القا بشود.
8- شخصیت پردازی دبی گریسون “Debbie Grayson”
Sandra Oh با صداپیشگی محشرش در نقش دبی گریسون مادر مارک، برای مخاطبان نقش مادری مهربان و فداکار که در جستجوی حقیقت است را زنده میکند. اما در کمیک های شکست ناپذیر وقتی که نهایتاً دبی به آن شخصیت جسور و قدرتمندی که در سریال شاهدش هستیم تبدیل میشود کار زیادی برای انجام دادن ندارد. اما در سریال کاملاً با دبی متفاوتی مواجه هستیم، زنی جسور که به کمک مدارکی که Damien Darkblood در اختیارش گذاشته قصد پرده برداری از راز تاریک شوهرش، یعنی آمنی من را دارد. کشمکش های زنانه ی دبی به عنوان یک همسر و یک مادر در زمان پی بردنش به راز تاریک آمنی من به خوبی در سریال روایت می شود و از دبی شخصیتی جذاب برای بینندگان و عنصر پر رنگ تری در داستان سریال می سازد.
2- تهاجم فلاکسن ها “Flaxan’s” به سیاره زمین
موضوع حمله ی فلاکسن ها به زمین در سریال بسیار بزرگ تر از آنچه در کمیک های شکست ناپذیر اتفاق افتاد نشان داده شده است، در واقع زمانی که فلاکسن ها در شماره سوم کمیک های شکست ناپذیر به زمین حمله کردند آمنی من و شکست ناپذیر به راحتی با آنها مبارزه کردند و آنها را شکست دادند. اما در سریال فلاکسن ها زمانی به زمین حمله کردند که آمنی من بخاطر جراحت هایش بستری بود و تین تیم بی تجربه به همراه شکست ناپذیر مجبور بودند در مقابل آنها ایستادگی کنند. در سریال وقتی فلاکسن ها برای بار دوم به زمین حمله میکنند آمنی من بعد از به عقب راندن آنها به همراهشان به سیاره شان میرود شروع به تار و مار کردن آنها به بی رحم ترین شکل ممکن میکند! اما در کمیک ها هرگز این اتفاق نمی افتد و در واقع فلاکسن ها آمنی من را گروگان میگیرند و آمنی من به آنها کمک میکند تا استقلال سیاره خودشان را بدست بیاورند و در مقابل نظام دیکتاتوری سیاره شان انقلاب کنند! همانطور که می بینید تغییرات اعمال شده در سریال بسیار به جذاب تر شدن داستان نسبت به کمیک های اصلی کمک کرده و فیلمنامه ی سریال در برخی مواقع حتی بهتر از منبع اقتباسش عمل میکند.
1- مبارزه شکست ناپذیر “Invincible” علیه آمنی من “Omni-Man”
مبارزه نهایی آمنی من با شکست ناپذیر هم در کمیک ها و هم در سریال پیامدی یکسان دارد "سوگواری دوستان و خانواده ی او در مقابل خیانت وی به همه ی آنها". اما در سریال این مبارزه بسیار وحشیانه تر و صد البته تأثیر گذار تر به تصویر کشیده شده است، در کمیک شکست ناپذیر فقط می بینیم که چطور آمنی من مارک را به طرف ساختمان ها پرتاب میکند اما در سریال جدا از دیدن این صحنه ها روی از دست رفتن جان مردم عادی تمرکز میشود و نشان داده میشود که مبارزه دو شخصیت شبه خدایی علیه یکدیکر میتواند چه خساراتی به بار بیاورد! سریال صحنه های ناب و دلهره آور بسیاری را با این مبارزه مخلوط میکند، برای مثال نشان دادن ناتوانی شکست ناپذیر برای نجات دادن یک زن گیر کرده زیر آوار یا صحنه ای که آمنی من با بی رحمی تمام مردمی که در واگن مترو اند را قتل عام میکند و یا حتی صحنه ی فلش بکی که به خاطره کودکی مارک و پدرش زده میشود... همه و همه نشانگر این هستند که چرا دنیای جادویی انیمیشن، مناسب روایت داستان هایی مانند داستان شکست ناپذیر است. سریال به کمک صحنه ی فلش بک حتی به خوانندگان کمیک های شکست ناپذیر هم بهتر می فهماند که چرا تمام سال هایی که آمنی من روی زمین بوده است باعث "تغییر" او شده...
نظر شما چیست؟
نظر شما راجع به فصل اول شکست ناپذیر چه بود؟
شما تغییرات اعمال شده در داستان سریال را چگونه می بینید؟
نظرتان راجع به صحنه های نهایی قسمت آخر چیست؟
نویسنده: امیرعلی آصفی
برای ثبت نظر ابتدا به سایت وارد شوید!